|
|
نوشته شده توسط : webomomi120
بابای من بابای من
بشنو دگر آوای من
من دختر افسرده ام
سیلی ز دشمن خورده ام
از سر پریده هوش من
خون می چکد از گوش من
بابای من بابای من
بابای من بابای من
بر زخم دل نمک زدند
هر شب مرا کتک زدند
عمرم دگر کوتاه شده
تنم دگر سیاه شده
بابای خوب و مهربان
بابای من بابای من
حالا که آمدی پدر
دیگر مرا با خود ببر
:: موضوعات مرتبط:
,
,
:: برچسبها:
رقیه ,
شب سوم ماه محرم ,
ماه محرم ,
نوحه شب سوم ,
شب سوم محرم حضرت رقیه ,
نوحه بابای من ,
:: بازدید از این مطلب : 420
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 مهر 1396 |
نظرات ()
|
|
|
|
|